جو دانشگاه صنعتی امیرکبیر
ببینید من که خب کلا زیادی حرف میزنم و به قولی اجتماعیم و مثلا ته چین مرغمو به به کل میزی که حتی نمیدونم کی بودن و چه سالی بودن تعارف زدم و اونها هم دیس بک دادن یا هر جلسه فیزیک و تفسیر و .... عکس تخته رو در لحظه توی گروه اپلود میکنم
ولی خب یه مسئله ای که هست جو کلاس ها و بچه هاش خیلی با حلی متفاوت هست طوری که ما ۲۱ نفری که حلی بودیم و گاها همدیگرو تو مدرسه دیس میکردیم سر کرینج بودن الان با هم ناهار میخوریم و ان تراک ها دنبال هم میگردیم با هم بگردیم!
استاندارد ها و تعریف های ما برای اموزش با جو بچه ها ؛ نه خود دانشگاه ؛ متفاوت هست
مثلا این که تو حلی شما دانش اموز اکتیوی باشی عادی بود ؛ گاها دعوا سر این بود این سوال رو کی جواب بده بین ۱۰ ۱۵ نفر متقاضی ؛ خب اینجا معنا و معنیش کاملا فرق داره اصلا فعال بودن سر کلاس به تعبیر نمره گرفتن معنا میشه در اینکه خب توی حلی تو برگتو ۵ میشدی تهش مستمرتو میتونستن ۲۰ بدن میشدی ۱۰ تهش
یا مثلا تو حلی عادی بود که تو اگر نکته ای مازاد بر تدریس معلم میتونستی سر کلاس بگی بقیه هم یاد بگیرن ؛ اینجا خودشیرینی تعبیر میشه و البته خود استاد خوشش میاد و استقبال میکنه
یا مثلا تو حلی خیلی عادی بود یکی جزوه بنویسه برا همه بفرسته ؛ یکی سوالارو جوابشو پیدا کنه ؛ یکی از رو تخته عکس بگیره ؛ برای همین ما گنجینه ای به نام https://t.me/H35Shots درست کردیم ؛ اینجا بازم خود شیرینی برای جنس مخالف تعبیر میشه در اینکه من خودم کرم جزوه نویسی و جزوه فرستادن برای ملت دارم این کار رو از کلاس هفتم میکنم
من اینو از رفتار بچه ها با خودم نمیگم ؛ از حرف هاشون میبینم که کلاس سرویس خالیه میره ردیف ته میشینه که نه صدا داره نه تصویر میگه خوبه دوره از استاد میخواد صرفا حضور بخوره و بخوابه ....
در کل من حس خوبی از اینجا بودن دارم ؛ کلیت دانشگاه مثبت هست ؛ فضاش سرسبزه نسبتا! ؛ آدم خونگرم هم زیاد داره