سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard

سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard

وَقایِع مَن

  • خانه
  • پروفایل
  • آرشیو
  • نوشته‌های بیشتر

از این یهویی ها...

جمعه سی ام آذر ۱۴۰۳، 12:9

عام حتی نوشتن این کلمات پشت سر هم به طور معنا دار هم برام سخته

من بعد از اون شکست سنگین تو رابطه ای که اگر الان به عقب بر میگشتم محترمانه اجازه شروعش رو نمیدادم که اونطوری تموم بشه ؛ به خودم و دوستای بنده خدام قول دادم دیگه سرم تو کار خودم باشه

این داستان هفته قبل خیلی برام ارزشمند بود که خودم رو الویت قرار دادم و به نظر خودم از یک نقطه دوبار گزیده نشدم اما یه عامل پنهانیم داشت که نمیدونم اون چقدر اثر گذار بود

یادمه وقتی ۹ سالم بود ؛ شایدم ۱۰ سالم بود رفته بودیم شمال ؛ رستوران عطاویچ ؛ رستوران سوت و کور ؛ ما بودیم و یه میز روبرویی

یه دختر داشتن ؛ موهای بور ؛ چشم آبی ؛ تپل و از همه مهم تر شکمو و خوشتیپ ؛ دختر اون زمان فکر کنم ۶ ۷ سالش بود

حالا تیپ من چی بود؟ لباس صورتی رئال مادرید ؛ زیرش یدونه پلیور ؛ موها مدل سربازی

و نمیدونم چیشد از دختر خوشم اومد ؛ بچه بودم خب عقل نداشتم ؛ یادمه رستوران موسیقی گذاشته بود و با اون موسیقی من داشتم دنس ریز میزدم!

و این علاقه اونجایی بیشتر شد که دیدم من که دو تا همبرگر سفارش دادم ؛ اون دختر هم یدونه پیتزا خانواده سفارش داده

این ماجرا رو اونقدر داشتم جدی میگرفتم که به بابام زور میکردم تروخدا شماره پلاک ماشینش رو برداریم:)

از این ماجرا حدودا ۱۰ سال میگذره ؛ من هنوزم تمام جزییات اون دختر رو که کلا ۳۰ دقیقه دیدمش کامل یادمه هنوز چهرش حک شده رو مغزم و از یادم نمیره

این همه نوشتم چی بگم

از علاقه مندی های بی دلیل ؛ به صرف ظاهر

خیلی غیر منطقی هست ها ؛ یعنی وقتی طرف ندونی کیه ؛ چیه ؛ علاقش چیه بدرد نمیخوره

ولی نمیدونم ؛ از اون روز اولی که سر کلاس فیزیک دیدمش ؛ به دلم نشست ؛ الان ۲ ماه میشه هم کلاسی بودیم ؛ این ترم هیچ کلاس مشترکی نداریم

کلا هم شاید ۳ ۴ دفعه داخل تلگرام حرف زدیم(من مسئول اطلاع رسانی کلاس تی ای بودم به طور تلویحی و ووت دست من بود)

بر خلاف ۹ سالگیم که داشتم تقلا میکردم دلشو به دست بیارم ؛ این سری جونی برام نمونده بود ؛ البته این که اطمینان هم ندارم طرف داخل رابطه هست یا نه هم بی تاثیر نیست
چون خیلی کصافت بازی هست بدونی و بخوای کسیو هوایی کنی

به هر حال هنوزم چهره اون دختری که ۱۰ سال پیش دیدم رو یادمه ؛ حسم میگه این یکی مورد هم یادم میمونه ؛ نمیدونم شاید بعدا حسرت بخورم که کاری نکردم ؛ شاید هم به خودم ببالم که اسیر دل نشدم

خدا بزرگه:)

Sina Sabetifard
© سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard
طراح قالب: وبلاگ :: webloog
درباره من
سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard سلاممم؛
من سینا هستم ، متولد سال ۱۳۸۴ از تهران
فارغ التحصیل دبیرستان علامه حلی ۱ تهران و درحال حاضر دانشجوی مهندسی دریا دانشگاه صنعتی امیرکبیر
از سال ۱۴۰۰ اینجارو راه اندازی کردم که کمی از خودم و اتفاقات شاد و تلخ و ترش و شیرین زندگیم بنویسم
اگر دوست داشتید میتونید برای نوشته های بیشتر به کانال تلگرامیم سر بزنید
ممنونم:)
جدیدترین‌ها
  • وَقایِع مَن پنجشنبه بیست و نهم تیر ۱۴۰۲
  • یک سال شد جمعه دوم آبان ۱۴۰۴
  • پایان دهه دوم.. سه شنبه پانزدهم مهر ۱۴۰۴
  • دل شکستی جمعه بیست و یکم شهریور ۱۴۰۴
  • اتمام ترم ۲ سه شنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۴
  • جمعه سی و یکم مرداد ۱۴۰۴
  • مکالمه غیر منتظره چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید ۴ دوشنبه بیستم مرداد ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید ۳ سه شنبه هفتم مرداد ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید ۲ جمعه بیست و هفتم تیر ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید سه شنبه هفدهم تیر ۱۴۰۴
  • اعتراف به شکست شنبه هفتم تیر ۱۴۰۴
موضوعات
  • من به تصویر
  • فیلم و سریال
  • علامه حلی
  • فوتبال
  • امیرکبیر
دوستان
  • کانال تلگرامی
  • Instagram(Public)
  • Linked In
  • Instagram(Private)
  • Aparat
  • Twitter
امکانات
تماس با ما

ساعت و تاريخ

آمارگیر وبلاگ