حالِ بَد
شنبه سوم خرداد ۱۴۰۴، 17:40
نمیدونم؛ احتمالا بخاطر دانشگاه باشه ولی خیلی وقت هست که روزم و زندگیم لذت نبردم؛ میدونید من آدمی بودم که انگیزه و هدف داشتم برای آینده؛ برای اینکه قرار هست چه چیزی رخ بده ۱۰۰ جور برنامه داشتم؛ آدم هر چه پیش آید خوش آید نبودم؛ نمیدونم حالا چه رخ داده که تلاش نمیکنم؛ اون سدی که مانع من شده چیه؟
خیلی وقت ها با خودم میگم شاید درگیر مسائل حاشیه ای کردم خودم رو، ولی کدوم حاشیه؟
نمیخوام الکی بهونه بیارم، آدم باید از بهونه هاش قوی تر باشه، از امروز به زور هم شده باید درس بخونم، باید تلاش کنم، باید هدف گذاری بلند مدت داشته باشم، باید تلاش کنم و خودم رو نشون بدم، به خودم، به سینا
هنوزم بهش فکر میکنم با اینکه مطمئنم او احتمالا خیالش هم نیست...