غریب
از هفته قبل تصمیم گرفته بودیم برای تماشای فیلم غریب یک روز هماهنگ کنیم و بریم سینمای صبا مال(واقع در میدان حر نزدیک به مدرسه) تماشا کنیم
کلا هم میدونستیم این ژانر فیلم رو دو نفر میپسندیم:) ، من و محراب!
از سینما تیکت خرید کردیم با این که میدانستیم در آن زمان با توجه به رمضان سینما خیلی طرفدار ندارد ، اولین بار هم بود که چیزی در طول فیلم نخوردم و یکمی کلافه کننده بود!
با این حال من وسواس این را دارم حتما در ردیف اول و صندلی وسط بنشینم:)
سینما مطابق انتظار خالی بود و نکته جالب تر این بود با توجه به اینکه سینما و فودکورت در یک سالن قرار داشتند پله برقی های منتهی به طبقه سینما و فودکورت بسته شده بود! و مجبور شدیم از شهر فرش (که خاطره خیلی زیبایی ازش ندارم و اولین باری که فهمیدم شانس ندارم همانجا بود) بگذریم.
بوفه هم تعطیل بود و حتی یک آب هم نتواستم بخرم! حتی یک آب!(#احترامات_دوطرفه)
خود فیلم خیلی قشنگ بود ولی فکر کنم عام پسند شرایط کنونی ایران نبود ، صادقانه بگوییم شرایط کنونی ایران اینجوریست که هر چی سپاهی و ارتشی هست بی شرفه و هر چی حزب خارج کشوره مدافعان آزادی!
کلیت داستان هم همین بود ، گروه های مسلحانه واقع در کردستان به اسم آزادی میخواستند از ایران جدا شوند.
یکی از نکات منفی فیلم نداشتن زیر نویس بود، برخی جا ها واقعا کردیش خیلی کردی بود دیگه و هیچ چیز نمی شد فهمید!
قهرمان این داستان محمد بروجردی و رهبر آن طرف رهبر گروه خلق .
تقابل و طرز فکر این ۲ جالب بود برام.
به نظرم این فیلم در کنار فیلم "فسیل" و "ملاقات خصوصی" رو پرده سینما ارزش دیدن دارند ، همچنین فیلم برادران لیلا هم بصورت کاملا غیرقانونی قابل دیدن هست:)
