سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard

سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard

وَقایِع مَن

  • خانه
  • پروفایل
  • آرشیو
  • نوشته‌های بیشتر

داستان اولین روزه

سه شنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۹، 22:18

بماند برای یادگار....
ساعت ۳:۴۵ صبح روز ۴ رمضان سال ۱۴۴۱ قمری
مصادف با ۹۹/۰۲/۰۹
به چه تاریخ رندی!!!!
تلویزیون ماهواره اش کار نمیکند!!!!
مجبورم از طریق تلویزیون بدون صدای اتاقم ببینم....
ماشالله هر شبکه هم برنامه لایو دارد ولی....
طریق از یه تایمر درست حسابی بدونیم چقدر دیگه مونده
چون شبه قبلش دو دل بودم که روزه بگیرم یا نه چیز خاصی نه اماده کرده بوردم و نه چیزی تصمیم داشتم بخورم!!!!
یه پودر بود نمیدونم نسکافه بود چی بود ریختم تو شیر و داغش کردم
پنیر و حلورده رو هم برداشتم
دریغ یه کوچولو احساس خوشمزگی!!!!
اه اه من چقدر از پنیر بدم میاد.....
دو تا لیوان اب خوردم و بعدش هم مسواک زدم.....
قبلا تصمیم داشتم که بعد از خوردن سحری برم بخوابم اما یه مشکل داشت داستان....
کد سهامداری:تقریبا چند روزی بود دنبالش بودم....
برا همین با مامان بابام مجبور شدم برم بلوار فرحزادی اونم کجا غرب تهران
هر ند که وجود من بدرد نخورد و فکر می کنید فرقی برام نداشت بمونم تو خونه یا نه؟؟؟
نخیرم تاثیرش اینجا بو که دیگه خواب از سرم پرید
پس پلن اول خط خورد
با این موبایل خودمو سرگرم کردم تیم دقیقش ۶ ساعت از اون ۱۶ ساعت....
۱۰ ساعت دیگه هم دنبال سخت افزار های خوب بازار گشتم کلی چیز میزم فهمیدم اتفاقا
که بهم کمک کرد
ساعت ۱:
بدترین قسمت ماجرا این جا بود ....کل خانواده میخواستن ناهار بخورن
خداروشکر طبق حرکتی کاملا هوشمندانه مامانم کوکو سیب زمینی درست کرد که من متنفرررررررم....
پس ناهار رو رد کردم
ساعت دو یه ضفه کوچولو کردم ولی در حدی نبود که اذیتم کنه
هر چه به ساعت ۲۰:۰۸ بیشتر نزدیک می شدیم سرعت حرکت عقربه های ساعت کند تر می شد...
ساعت ۵ بعد ظهره و من نماز ظهر و عصرمم خوندم
کلی تپق زدم ایشالله که خدا قبول کنه:)
بابام رسید با کلی خوراکی
کم کم دارم طاقتمو از دست میرم
بهترین راه رو رفتم رفتم اینستاگرام و کلی چرخیدم توش
ساعت ۱۹:۴۰ است و ۲۸ دقیه تا اذان مغرب به افق تهران مونده
هر ثانیه مثل یه دقیقه میگذشت
حالا اخرش جذاب شد اذان ساعت۲۰:۰۸بود من تازه ۲۰:۱۰ تصمیم گرفتم شروع کنم....
و اینکه میلم نکشید به خوردن
حیف...
جالبیش این حالم موقع افطار بدتر از زمانی بود که روزه بودم...
این بود اولین تجربه روزه کامل من
شایدم اخریش بوده باشه
انشالله که نیست
فقط به بدن خیلی قوی میخواد
از خودم راضیم...:)
خدا هم راضی باشه....
به امید دیدار


برگرفته از داستان اولین روزه سینا ثابتی فرد......

Sina Sabetifard
© سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard
طراح قالب: وبلاگ :: webloog
درباره من
سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard سلاممم؛
من سینا هستم ، متولد سال ۱۳۸۴ از تهران
فارغ التحصیل دبیرستان علامه حلی ۱ تهران و درحال حاضر دانشجوی مهندسی دریا دانشگاه صنعتی امیرکبیر
از سال ۱۴۰۰ اینجارو راه اندازی کردم که کمی از خودم و اتفاقات شاد و تلخ و ترش و شیرین زندگیم بنویسم
اگر دوست داشتید میتونید برای نوشته های بیشتر به کانال تلگرامیم سر بزنید
ممنونم:)
جدیدترین‌ها
  • وَقایِع مَن پنجشنبه بیست و نهم تیر ۱۴۰۲
  • یک سال شد جمعه دوم آبان ۱۴۰۴
  • پایان دهه دوم.. سه شنبه پانزدهم مهر ۱۴۰۴
  • دل شکستی جمعه بیست و یکم شهریور ۱۴۰۴
  • اتمام ترم ۲ سه شنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۴
  • جمعه سی و یکم مرداد ۱۴۰۴
  • مکالمه غیر منتظره چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید ۴ دوشنبه بیستم مرداد ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید ۳ سه شنبه هفتم مرداد ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید ۲ جمعه بیست و هفتم تیر ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید سه شنبه هفدهم تیر ۱۴۰۴
  • اعتراف به شکست شنبه هفتم تیر ۱۴۰۴
موضوعات
  • من به تصویر
  • فیلم و سریال
  • علامه حلی
  • فوتبال
  • امیرکبیر
برچسب‌ها
  • کنکور1403 (27)
  • سینا ثابتی فرد (23)
  • علامه حلی تهران (12)
  • Sina Sabetifard (11)
  • مشهد (8)
  • سکته مغزی (7)
  • حلی سنج (7)
  • اعلام وضعیت نهایی (7)
  • اعلام وضعیت (6)
  • آزمون (5)
  • SinaSabetifard (4)
  • من و بابام (4)
  • سمپادیا (4)
  • عید1402 (4)
  • قلمچی (3)
  • سال نو (3)
  • سمپاد (3)
  • سکته (3)
  • شانس (2)
  • جنگ (2)
دوستان
  • کانال تلگرامی
  • Instagram(Public)
  • Linked In
  • Instagram(Private)
  • Aparat
  • Twitter
امکانات
تماس با ما

ساعت و تاريخ

آمارگیر وبلاگ