بی بدن ؛ داستان آرمان و غزاله
راستش من جز اون دسته از افرادی بودم که فیلم سینمایی بی بدن را صرفا برای تجدید خاطرات دیدم ولی بازهم نکات جدیدی برایم داشت
بی بدن داستان آرمان عبدالعالی و غراله شکور رو روایت می کنه ، داستانی عاشقانه که تهش به مرگ غزاله ختم شد...
هنوز هم برای من جای ابهام داره و با دیدن این فیلم هم چیزی از ابهاماتم کم نشد ، اینکه واقعا چه بر سر اون جنازه اومد ، آیا واقعا خانواده آرمان جای جنازه رو میدونستن و نگفتن و یعنی به قیمت اینکه پسرشون اعدام بشه؟پس واقعا نمیدونستن جنازه کجاست و اگر هم نمیدونن پس کی میدونه؟
بخوام فیلم رو نقد کنم کلیت داستان درست بود اما جزئیات نه مثلا روز اعدام آرمان هم جلسه سازش برگزار شد یا من هیچ وقت تو داستان پروندشون رشوه پدر به پزشکی قانونی رو نخوندم یا آرمان یک برادر داشت که او هم توی داستان واقعی اثر گذار بود یا اصلا پدر آرمان زن دوم نداشت و....
خلاصه ماجرا آرمان و غزاله عاشق هم بودن و سر یک جنون اشتباه دو خانواده برای همیشه عزادار شدن ، یکی بخاطر قتل دخترشان و نداشتن قبری برای سوگواری و دیگری هم پر پر شدن پسرشان سر یک جنون
راستش این داستان جنایی با دیگر داستان های جنایی متفاوت است ، نه خانواده غزاله و نه خانواده آرمان از خانواده های متوسط جامعه به حساب نمیومدن و قطعا اگر اون جنون رخ نمیداد هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت پاشون به دادگاه و زندان و ... رخ نمیداد
راستیتش از نظر من آرمان رو پدرش کشت ، چه داخل فیلم و چه داخل واقعیت
به نظر من این پدر آرمان بود که باعث شد خانواده شکور رضایت ندن ، چون پدر آرمان هم رضایت اون ها رو میخواست و هم عدم پذیرش قتل توسط پسرش
که از همون اول هم معلوم بود که آرمان مرتکب قتل شده و خانواده آرمان مسیر اشتباهی رو در پیش گرفتن ، اون ها به جای سوگواری و هم دردی با خانواده مقتول سعی کردن اصلیت و کلیت داستان رو زیر سوال ببرن و بگن اصلا این غزاله بوده که مرتکب اشتباه شده و فشار رسانه ای افرادی مثل شاهین صمد پور وارد ماجرا شدن
به نظرم اگر این ماجرا هیچ وقت رسانه ای نمی شد الان آرمان به عنوان یک وکیل داشت تو جامعه فعالیت میکرد و بعید بدونم آدمی بوده باشه که بخواد دوباره اینجور عاشقی و ... رو تجربه کنه
تاثیر گذار ترین جای فیلم برای من اون صحنه ای بود که سروش(آرمان) گفت پاهام یخ کرده و سرباز جوراب هاشو بهش داد ، سکانس بعدی اون سرباز داشت به جوراب هاش نگاه میکرد و گذاشت یادگاری بمونه...
در نهایت اون دختری که داخل فیلم ازدواج کرد و اعتراف کرد عکس ها رو اون پخش کرده ؛ از این آدم های سمی دوری کنید!!!