اردوی رامسر
در 3 سال گذشته بالغ بر 30 و چند بار به شمال سفر کرده ام.(تمام عید های 99 ، 1400 ، 1401 را هم شامل میشود ) ، اما شاید حسرت این سفر که مدرسه می برد و خیلی هم امکانات خوبی ندارد را تا چند سال به دل داشته باشم چون تمام این 30 و چند سفری که رفتم با خانواده ام بود این یکی با بچه های مدرسه...
من خودم اگر بهم اپشن انتخاب همراه سفر رو بدهند حتما خانواده را انتخاب می کنم ، ولی خب طبق چیزی که شنیدم و طبق چیزی که خودم دیدم اینجور سفر های گروهی خاطرات باحال تری به همراه دارند که خب من از تجربه کردن اونها بی نصیب شدم..
البته نمی دانم که آیا دوستانی که من دوست داشتم با آن ها در این سفر باشند هم همین حس را دارند یا نه ، شاید اصلا خوشحال شدند که من دراین سفر نیستم،نمیدانم.
البته که حتی اگر پدربزرگم هم فوت نمی کرد خانواده ام اجازه رفتن بهم نمیدادند ، اول اینکه با اتوبوس بود(من تو کل عمرم 10 بار هم سوار اتوبوس نشدم)،دوم اینکه شرایط اسکان خوابگاهی بود که هم خودم و آنها از این فضا ها دوست ندارند ، سوما مکان و تایمش بود (اگر پدربزرگم فوت نمیکرد احتمالا خودمان هم برای سفر به شمال میرفتیم(منطقه نوشهر)) که خود طبعا من گزینه خانواده رو انتخاب میکردم.
خلاصه تو این 11 سال و نیمی که به مدرسه می روم این اردو اولین و آخرین سفر برون استانی بود که می توانستم بروم .
تقدیر و سرنوشت من مخالف این کار شد ، مثل خیلی از اتفاقات های دیگر زندگیم
شاید چند سال دیگر به طریق مختلف با یکی از آنهایی که در این سفر هستند به سفری در این دنیا برویم ، ولی مطمئنا همه آنها را نمیتوان یک جا جمع کرد.