روز آخر...
سه شنبه هشتم اسفند ۱۴۰۲، 22:39
به احتمال زیاد امروز آخرین روزی بود که مدرسه رفتیم
بعد از ۱۲ سال ، بالاخره روز آخر ما هم فرا رسید
به احتمال زیاد دیگه قرار نیست این فضا رو جای دیگه تجربه کنیم ، این جو ، این اتمسفر ، این حس و حال این دوستا و معلما و این جنس دغدغه
امسال هم میره کنار تمام سال های دیگه اما متفاوت تر ، تهش دیگه شروع مرحله دیگه از این مسیر نبود ، خود ته بود ، بدون مرحله بعد
و این قسمت از زندگی هم اینجا تمام شد با هر خوبی و بدی
و این هم قاب هایی از زنگ آخر ، با حضرت عشق ؛ استاد حیدری!
تقریبا ۲۰ دقیقه موند با هممون تکی و دست جمعی و هر استایلی که خواستیم عکس انداخت و زنگ خورد و تمام....
حالا برای شروع قسمت سوم زندگی یک سد باقیست ؛ کنکور!