سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard

سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard

وَقایِع مَن

  • خانه
  • پروفایل
  • آرشیو
  • نوشته‌های بیشتر

بازگشت باورنکردنی به حلی پنج قسمت دوم

شنبه بیستم اسفند ۱۴۰۱، 19:5

حدودا 18 19 ساعت پیش بود که اومدم اینجا و گفتم فردا قراره برگردم به حلی 5 ، نه به عنوان یک دانش آموز بلکه به عنوان یک فارغ التحصیل...

ساعت 8:20 رسیدم حلی 5 و اولین کسی رو که دیدم مدیر مدرسه آقای صفوی بود...

من رو کامل یادش بود ، بالاخره اونجا هم که بودم فعال بودم در حوزه های مختلف...

خلاصه ما رسیدم اونجا سلام و احوال پرسی کردیم و یهویی اقای صفوی گفت "سینا امروز یک کمک به ما میکنی؟" تخیلات من در اون این لحظه این بود که خب قراره امروز تو امور اداری و مالی کمک کنم که با کمال میل گفتم "بله" که یهویی گفتن امروز آقای شیخ عطار (که من مشتاقانه منتظر این بودم که بعد از اتمام گفتگوم با اقای صفوی برم از اقای سلطانی بپرسم امروز با کدوم کلاس ها کلاس دارند) نیومده و اگر میتونی تو جای ایشون برو سر کلاس...

خب من آمادگی نداشتم حس میکردم قراره گند بزنم ولی خب بهم گفتن محکم باشی چیزی نمیشه فردا آزمون میان ترم دارن و تو برو براشون رفع اشکال کن یکسری سوال بهشون دادیم...

بعد از اینکه از خشک زده بودن در اومدم و با مسئول پایه نهم رفتیم سر کلاس 904 و اینطوری منو معرفی کردند "خب دوستان امروز آقای شیخ عطار تشریف نیاوردند بجاشون آقای ثابتی فرد که دانشجو (اینجا دوباره خشکم زد ، چون میدونستم قطعا ازم میپرسم کجا درس میخونم چی میخونم چه رتبه ای اوردم و من هیچ جوابی نداشتم چون اصلا دانشجو نیستم:/) براتون رفع اشکال میکنند مباحث آزمون فردا رو ...

در کلاس رو بستند و شروع شد امیدوار بودم سوتی خاصی ندهم. از قضا این کلاس 904 شلوغ ترین و شیطون ترین کلاسی بود که ممکن بود برای جلسه اول داشته باشم،ولی خب به خیر گذشت و هر چی سوال داشتند براشون حل و توضیح دادم

زنگ دوم با کلاس 906 کلاس داشتم ، کلاسی به شدت آروم تر و به نظرم درسخون تر ( از همون اول آروم سر جاشون نشستن و برگه های تمرین و تست رو پخش کردم و خودشون خود جوش شروع به حل کردن) اتفاقا کلاسی بودن که بیشتر سوال داشتند که این نشون میداد واقعا داشتن حل میکردن(یه نکته جدید که اینجا برام روشن شد این بود من که امروز در جایگاه کمک معلم بودم نه تنها از سوال پرسیدن بچه ها ناراحت و عصبانی نمیشدم بلکه خوشحال هم میشدم)

زنگ دوم خیلی زود گذشت چون هم استرسی دیگر نداشتم هم کمی اعتماد به نفس پیدا کرده بودم،برای اینکه طبیعی تر هم جلوه داده شود رفتم تالار دبیران://
اخرین باری که تالار دبیران حلی 5 رفته بودم اولین و آخرین بار بود ،جلسه معارفه مدرسه ، همه معلم هایی که امکان داشت را ببینم همانجا بودم و خوشحالم که من را یادشون بود:)
زنگ سوم دوباره با همان کلاس شلوغ و شیطون 904 کلاس داشتم و چون برگه های تست جدید نرسیده بود 5 6 دقیقه ای من را سوال پیچ کردن(نه اینکه سوالاشان سخت باشد چون من باید دروغ میگفتم ) وگرنه میخواستند 15 دقیقه زودتر کلاس را تعطیل کنم تا بتونند برای زمین فوتبال نوبت بگیرند
+استاد شما کجا درس میخونی؟

گفتم اگر شریف و تهران و امیرکبیر را بگویم احتمالا باید رتبه کنکور فوق العاده ای داشته بوده باشم و اسمم تو لیست نفرات ممتاز مدرسه بوده باشه که خب نبود.
-علم و صنعت مهندسی کامپیوتر میخونم.
+رتبتون چند شد؟

باز هم میدانستم باید یک رتبه ای بگویم که هم با علم و صنعت بخواند هم توی قلمچی اسمم نباشد
-رتبه چیز شخصیه ولی همینو بدونید زیر 1000 شد بالای 500

+استاد سال دهم یازدهم دوازدهم چقدر درس خوندید؟

با اینکه الان من با تلاش فراوان و کلی کار بزور 30 الی 35 ساعت بطور هفتگی میخوانم

- اگر میخواید رتبه خوب بیارید دهم 20 25 یازدهم 35 40 دوازدهم بالا 50 تازه این برای ریاضی هاست اگر تجربی میرید این اعداد رو +15 کنید

درک درستی از دبیرستان ندارند حق هم دارند اصلا مگه 70 ساعت در خانه هستند که بخواهند درس بخونند.

زنگ چهارم دیگه انگار جدی جدی فکر کردم اره من معلمم خیلی شیک و مجلسی رفتم کلاس با یه دیسپلینی کارهایی که میخواستم بکنم رو شرح دادم و با هماهنگی استاد شیخ عطار یذره بهشون امید دادم که فردا آزمون خوبی خواهید داشت و 2 3 تا ماژیکم از نماینده گرفتم یکسری سوالات رو براشون با نکات تستی و تشریحی حل کردم و اخر سر هم بهشون گفتم بیاید یه عکس بندازیم که نتیجش شد این :

دیگه اون آخراش اونقدر تو فاز رفته بودم که اسنپ اومد سر در مدرسه رو خوند گفت باریکلا دانش آموز اینجایی بی اختیار گفتم معلمم:/

21 اسنفد 1401

علامه حلی پنج علامه حلی تهران معلمی یهویی
Sina Sabetifard

بازگشت به حلی پنج جان!

شنبه بیستم اسفند ۱۴۰۱، 0:52

همیشه مطمئن بودم روزی به حلی پنج نه به عنوان دانش آموز بلکه به عنوان یک فارغ التحصیل بر میگردم...

البته نه اینکه اینکار رو به خاطر وظیفه انجام بدم ، یک چیز دلی بوده همیشه بخاطر محبوب بودنش بین دل بچه های دوره، البته که بخشی از محبوبیت حلی 5 جان از زمانی که ما به حلی 1 اومدیم اضافه شد:/

کادر فوق العاده و یکدست(هر کس میدونه کدوم کار وظیفه چه کسی هست و باید چه چیزیو در چه زمانی به اطلاع دانش آموزاش برسونه) ، طوری که ما تو اون 3 سال شاید به اندازه انگشت های یک دستمون هم بی نظمی ندیدیم اما تو حلی 1 سابقه این را داشتیم که اردویی را روز قبل برگزاری کنسل کردند سپس برای اسنفد اردوی شماره 2 عی گذاشتند که قبل از اطلاع رسانی مجدد به ما مجددا کنسل شد://

البته من فکر میکردم بازگشت به حلی 5 جان با توجه به موقعیت مکانیش و وضع حلی 1 حالا حالا ها میسر نباشد(برای درک بهتر فاصله خونه ما و حلی 5 میتوان گفت طبق قوانین شرعی احتمالا میتوانستم در حلی 5 نماز شکسته بخوانم که البته کلا نمیخوانم)

اما خب توفیقی شد برامون که فردا دوباره برم اونجا

معلم های سال نهم که جز صدا چیز دیگری ازشان ندیدم،بعضی هایشان همون صدایشان را هم نشنیدم(مشکل از من نبود خودشان سر کلاس نمی امدند)

اما حس میکنم قراره تجدید خاطرات خوبی با معلم های هفتم و هشتم داشته باشم خصوصا معلم ریاضی هفتمم که از سال 99 تا امسال(و شاید هم عید همین امسال) 4 سالی میشود پیام تبریک نوروز های من را اصلا سین نزده است و من هر سال برای سال جدیدی که او هیچ وقت متوجه ارزوی موفقیت من نمیشود ارزوی موفقیت دوباره میکنم..

در کل دوران راهنمایی بهترین دوران هر شخصه ، چون نه اونقدر بزرگ شدی که کنکور و مسائل احتماعی برات مهم باشه نه اونقدر کوچک هستی که نتوانی مستقل باشی...
امیدوارم در ذهن شما هم خاطرات خوبی از راهنمایی مانده باشد.

علامه حلی پنج سمپاد خاطره راهنمایی
Sina Sabetifard
© سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard
طراح قالب: وبلاگ :: webloog
درباره من
سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard سلاممم؛
من سینا هستم ، متولد سال ۱۳۸۴ از تهران
فارغ التحصیل دبیرستان علامه حلی ۱ تهران و درحال حاضر دانشجوی مهندسی دریا دانشگاه صنعتی امیرکبیر
از سال ۱۴۰۰ اینجارو راه اندازی کردم که کمی از خودم و اتفاقات شاد و تلخ و ترش و شیرین زندگیم بنویسم
اگر دوست داشتید میتونید برای نوشته های بیشتر به کانال تلگرامیم سر بزنید
ممنونم:)
جدیدترین‌ها
  • وَقایِع مَن پنجشنبه بیست و نهم تیر ۱۴۰۲
  • یک سال شد جمعه دوم آبان ۱۴۰۴
  • پایان دهه دوم.. سه شنبه پانزدهم مهر ۱۴۰۴
  • دل شکستی جمعه بیست و یکم شهریور ۱۴۰۴
  • اتمام ترم ۲ سه شنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۴
  • جمعه سی و یکم مرداد ۱۴۰۴
  • مکالمه غیر منتظره چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید ۴ دوشنبه بیستم مرداد ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید ۳ سه شنبه هفتم مرداد ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید ۲ جمعه بیست و هفتم تیر ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید سه شنبه هفدهم تیر ۱۴۰۴
  • اعتراف به شکست شنبه هفتم تیر ۱۴۰۴
موضوعات
  • من به تصویر
  • فیلم و سریال
  • علامه حلی
  • فوتبال
  • امیرکبیر
برچسب‌ها
  • کنکور1403 (27)
  • سینا ثابتی فرد (23)
  • علامه حلی تهران (12)
  • Sina Sabetifard (11)
  • مشهد (8)
  • سکته مغزی (7)
  • حلی سنج (7)
  • اعلام وضعیت نهایی (7)
  • اعلام وضعیت (6)
  • آزمون (5)
  • SinaSabetifard (4)
  • من و بابام (4)
  • سمپادیا (4)
  • عید1402 (4)
  • قلمچی (3)
  • سال نو (3)
  • سمپاد (3)
  • سکته (3)
  • شانس (2)
  • جنگ (2)
دوستان
  • کانال تلگرامی
  • Instagram(Public)
  • Linked In
  • Instagram(Private)
  • Aparat
  • Twitter
امکانات
تماس با ما

ساعت و تاريخ

آمارگیر وبلاگ