سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard

سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard

وَقایِع مَن

  • خانه
  • پروفایل
  • آرشیو
  • نوشته‌های بیشتر

سفرنامه نیاسر

پنجشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۴۰۲، 0:17

سفر نامه کاشان
"نیاسر"

از اول هم برنامه این بود که روز اول قم باشیم و روز دوم کاشان
متاسفانه دیشب فراموش کردم آلارم مدرسه رو خاموش کنم و ساعت ۵:۴۰ آلارم زد و نمیدانم چه کسانی رو از خواب پروند ، چون خودم به خوابم ادامه دادم:)
پس از صرف صبحانه دل انگیزی جوری که من فرصت نکردم املتش را بخورم ، راهی نیاسر شدیم
نیاسر یکی از روستا های توریستی در چند کیلومتری شهر کاشان هست.
و امروز به شدت شلوغ!
اینجا صاحب مغازه هایش به توریست ها گلاب و گلاب زعفرون(معجون آرامش ، یا به انحصار....)
میدادند و واقعا می چسبید ، اول اینکه خنک بود دوم اینکه واقعا آرامش بخش بود.
تا آبشار پیاده رفتیم و هر ۵۰ متری که به بالا میرفتیم تراکم جمعیت ۵ برابر می شد.
خود آبشارش به شدت قشنگ بود اما جدا و نه به معنایی کنایی ، جای سوزن انداختن نبود.
تو راه برگشت هم سری به حمام صفویه زدیم
خود حمام که چیزی نداشت اما متوجه شدیم یکی از خانواده هایی که اومدن فکر کرده بودن اومدن حمام فین!:/
اگر میخواستیم تاکتیک دیروز برای صرف غذا رو امتحان کنیم باز هم شکست میخوردیم ، پس به یک رستوران در همان نیاسر رضایت دادیم و موفق بودیم!

نیاسر کاشان
Sina Sabetifard

سفرنامه قم

پنجشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۴۰۲، 0:16

"یک روز در قم"
بعد از دوشنبه و دوشنبستون ، عازم قم شدیم،(از این سفر هایی که دو روز قبل از حرکت جور می شود)
همانطور که دیدید جاده قم چیزی نداشت ، متاسفانه خود قم هم جز حرم چیز دیدنی ندارد!
من که خیلی به ظاهر افراد توجه نمیکنم ، اما خب اینجا میشود گفت با بازه اطمینان ۹۵ درصدی همه چادری و عمامه به سر هستند!
یک لحظه تصور کنید که یک آخوند وحاج خانم ترک موتور نشسته و در حال گاز دادن وسط اتوبان
این یک چیز عادی در قم هست!
ساعت ۹ تصمیم گرفتیم ابتدا شام بخوریم و سپس به حرم برویم.
مطابق انتظار، گم شدیم ، بله،وقتی نقشه خوان پارسا(برادرم) باشد خیلی امریست طبیعی!
کل قم را بی هدف گشتیم تا به رستورانی برسیم که بسته باشد:(
یک چیز جالب در قم ، یکسان نبودن چینش اسم محله های هم اسم با تهرانه ، شما یکهویی از رسالت اینجا میپری تو قدوسی و پاسداران:)
و اینکه با اینکه به نظر مهم ترین بخش قم حرم حضرت معصومه هست ولی تابلو های راهنمایی از شعاع ۱ کیلومتری مانده به حرم تازه ادرس میدادند!

سفر نامه قم قسمت سوم
"حرم"
من آمار ۲۰۰ درصد گم شدن در حرم را داشتم(۱ بار حضور و ۲ بار گم شدن)
حدود ساعت ۱۰ شب وارد حرم شدیم و گفتیم ابتدا در همین رستوران های داخل حرم(بعد از تلاش های نا فرجام قبل از ورود به حرم) غذایی میل کنیم
۴ بار عرض حرم را رفتیم و برگشتیم،چرا؟
از هر آدمی که آنجا میپرسیدی جوابش این الگوریتمی را داشت
+ آدرس کبابی y چیه؟
- کبابی y رو بهت معرفی کردن؟ بدرد نمیخوره بیا برو کبابی x فلان آدرس
و از نفر بعدی همین سوال و اضافه کردن کبابی جدید به میدان:/
و جالب تر اینکه اکثر رستوران ها در قم ۱۰ ۱۱ میبندن و هیچ کدوم از اون کبابی ها باز نبود!:/
این ساندویچی رو پیدا کردیم و حس میکنم بنده خدا چند سالی هست قیمت های منو اش رو اپدیت نکرده بود:/
چون از بوفه مدرسه مام منصف تر بود.
۴ ۵ تا ایتم مختلفشو سفارش دادیم و خوردیم و تازه ساعت ۱۱ شب دنبال علت چرایی حضورمان در قم بودیم!
حرم!
من که خیلی اهل این فضا نیستم و آخرین حضورم در این فضا به ۴ سال قبل بر میگرده.
وارد حرم شدیم و خب ، خیلی قشنگ بود ولی خب باز هم برایم قابل درک نبود بعضی از چیز ها..
*عکس هایی از حرم
تقریبا آخرای مراسم بودیم و منم فقط عکاس از مناظر داخل سالن که گوشیم ۸ درصد داشت و دیدم به به باجه شارژ تلفن دارن و چقدر هم مسئول باحالی داشت ، رایگان گرفت ازم گوشیمو و اصرار داشت حتما خاموش کنم گوشیمو.
در همین هین برگشتم سالن صحن خانوادگی(همان جایی که قبلا گم شده بودم)
این سریم گم شدم ولی کسی متوجه نشد:/
گوشی هم نداشتم که بخوام زنگ بزنم بگویم"کجایید؟":/
پیداشون کردم و بابام گفت خب سینا شروع کن بخون یچیزی ، عربی که بلدی
منم که چیزی بلد نیستم و راستشو گفتم

+سینا مگه مسلمون نیستی؟
-من ترجیح میدم از یک راه دیگه عمل کنم.
+خدا رو قبول داری؟
-معلومه که اره!
+پیغمبر رو چطور؟
-به عنوان یک پیام رسان بله
+ پس مشکل چیه؟
- من احکامشون رو قبول ندارم ، ترجیح میدم یکجور دیگه خدایم رو شکر کنم و بنده اش باشم
+ اها خب بیا یک ماچ بده ولی خیلی احمقی ، بابابزرگت خوبه نیست اینا رو ببینه

البته که بابابزرگمم فهمیده بود من راهم با او یکی نیست ولی خب ۲ میلیون تومن به من کادو داده بود که نمازم را بخوانم و من یک رکعتم نخوانده بودم
برای اینکه زیر قولم نزده باشم ۲ رکعت نمازی خواندم(البته ۲ تا ۲ رکعت ، یکی برای خودم و کنکورم و دیگری برای پدربزرگم) که گویا وضویی که گرفته بودم اشتباه بود:/(ترتیب جابجا بود)
ساعت ۱۲:۳۰ شد و گوشی رو از باجه تحویل گرفتم و برگشتیم.
#پایان

قم
Sina Sabetifard

"غیر رسمی ، آخرین چهارشنبه سال"

چهارشنبه بیستم اردیبهشت ۱۴۰۲، 17:35

آخرین چهارشنبه سال خیلی متفاوت بود ، صبحی که با املت با معلم هندسه و جمعی از دوستان شروع شود نوید روز خوبی دارد.(جای علی آقا خالی که نبودش خیلی حس شد)
زنگ اول هندسه بود(این آخرین زنگ هندسه ما نیست ولی احتمالا اخرین زنگی بود که همگی دور هم جمع میشدیم و کلاس درس عادی داشتیم)
من دو سال شاگرد استاد قلیزاده بودم ، نه صرفا درس هندسه همه چیز...
این ۲ سال با هر خوبی که داشت تموم شد و قطعا دلمان برای این کلاس تنگ میشود ، برای "تامل کنید" هایی که هیچ وقت تامل نکردیم ، برای صدای چایی همزدنش ، برای صدای تخته لمسی اش ، برای تخته رنگارنش ، برای زاویه نگاهمان وقتی میخواستیم نگاهش کنیم،برای استوری های شمالش موقعی که تنها غایب کلاس خودش بود:)
زنگ دوم عربی داشتیم ، عربی هیچ وقت درس محبوبی برای ما نبوده و نیست ولی شاید ولیجانی معلم محبوبی باشه ، کسی که قول داد از هفته دوم مهر اسم هممون رو یاد بگیره ولی فقط اردستانی رو میشناخت
برای ولیجانی هم دلمان تنگ میشه ، برای انگور برزیلیش اش ، برای تغییر صدایش موقع ترجمه متن درس ها ، برای تشریح چرایی وجود این متن ها در مغزمان ، برای تدریس های ۳ دقیقه ایش...
۲ زنگ آخر شیمی داشتیم ( و چقدر هم میتوانستیم بیشتر میداشتیم اگر تعطیلی نبود)
میلاد قاسمی شاید که نه ، قطعا نزدیک ترین معلم به همه ما بود ، نه از نظر علاقه درسی ، از نظر سبک زندگی .
شیمی درس خشکیه ، چیز خاصی نداره بخوای روش مانور بدی ، ولی خب سعی کرد شیمی رو بخش مهم و جدا نشدنی از زندگی ما نشان دهد(و این خیلی ما مهم است که به یک درس علاقه پیدا کنیم و بخوانیمش)
برای او هم دلمان تنگ خواهد شد
برای استایلش که هیچ وقت تکراری نبود ، برای جزوه اش که دست نویس بود ، برای کلاس های آنلاینش ، برای میکروفون خش دارش ، برای وبکم های یهوییش با حوله و ظاهری که میم میشد ، برای خاطراتش ، برای شوخی هایش ، برای ضرب المثل هایش ، برای مثال هایش ، برای مقایسه هایش ، برای مشاوره هایش ، برای سین های نزده اش و در نهایت برای خودش...

امسال برای من خوب نبود ، ولی خوشحالم با آدم های خوبی سر و کار داشتم...
منم سعی کردم شاگرد خوبی برایشان باشم ، امیدوارم که همینطور بوده باشد.

علامه حلی 1 خداحافظ یازدهم
Sina Sabetifard

روز سمپاد

پنجشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۲، 20:58

امروز 14 اردیبهشت روز سمپاد هست...

صرفا سمپادی بودن افتخار نداره چیزی که تو باید به اون افتخار کنی دستاورد هایی هست که داخل این فضا کسب کردی
سمپادی نبودن هم حسرت نداره،چون همون دستاورد ها با کمی تلاش بیشتر قابل رسیدن هست...
سمپاد فضاییه که با افراد بیشتری از جنس خودت نسبت به جاهای دیگه آشنا میشه و این انگیزتو بیشتر میکنه.
اگر سمپادی هستی روزت مبارک...

#سمپاد #سمپاش #شمپاد

سمپاد
Sina Sabetifard
© سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard
طراح قالب: وبلاگ :: webloog
درباره من
سینا ثابتی فرد||Sina Sabetifard سلاممم؛
من سینا هستم ، متولد سال ۱۳۸۴ از تهران
فارغ التحصیل دبیرستان علامه حلی ۱ تهران و درحال حاضر دانشجوی مهندسی دریا دانشگاه صنعتی امیرکبیر
از سال ۱۴۰۰ اینجارو راه اندازی کردم که کمی از خودم و اتفاقات شاد و تلخ و ترش و شیرین زندگیم بنویسم
اگر دوست داشتید میتونید برای نوشته های بیشتر به کانال تلگرامیم سر بزنید
ممنونم:)
جدیدترین‌ها
  • وَقایِع مَن پنجشنبه بیست و نهم تیر ۱۴۰۲
  • یک سال شد جمعه دوم آبان ۱۴۰۴
  • پایان دهه دوم.. سه شنبه پانزدهم مهر ۱۴۰۴
  • دل شکستی جمعه بیست و یکم شهریور ۱۴۰۴
  • اتمام ترم ۲ سه شنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۴
  • جمعه سی و یکم مرداد ۱۴۰۴
  • مکالمه غیر منتظره چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید ۴ دوشنبه بیستم مرداد ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید ۳ سه شنبه هفتم مرداد ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید ۲ جمعه بیست و هفتم تیر ۱۴۰۴
  • تغییرات جدید سه شنبه هفدهم تیر ۱۴۰۴
  • اعتراف به شکست شنبه هفتم تیر ۱۴۰۴
موضوعات
  • من به تصویر
  • فیلم و سریال
  • علامه حلی
  • فوتبال
  • امیرکبیر
برچسب‌ها
  • کنکور1403 (27)
  • سینا ثابتی فرد (23)
  • علامه حلی تهران (12)
  • Sina Sabetifard (11)
  • مشهد (8)
  • سکته مغزی (7)
  • حلی سنج (7)
  • اعلام وضعیت نهایی (7)
  • اعلام وضعیت (6)
  • آزمون (5)
  • SinaSabetifard (4)
  • من و بابام (4)
  • سمپادیا (4)
  • عید1402 (4)
  • قلمچی (3)
  • سال نو (3)
  • سمپاد (3)
  • سکته (3)
  • شانس (2)
  • جنگ (2)
دوستان
  • کانال تلگرامی
  • Instagram(Public)
  • Linked In
  • Instagram(Private)
  • Aparat
  • Twitter
امکانات
تماس با ما

ساعت و تاريخ

آمارگیر وبلاگ